مدیریت جزیره ای و فشارهای بین بخشی
اخیراً فیلم کوتاهی از سخنان جدید عباس علی آبادی وزیر صنعت، معدن و تجارت در شبکه های مجازی منتشر شده که به صراحت اعتراف می کند: «من وزیر التماسم و هیچ اختیاری ندارم و این موضوع را به رئیس جمهور هم گفته ام. تولید در اقتصاد کشور فرمانده ندارد. کجای دنیا تا به مشکل انرژی برمیخورند برق و گاز صنایع را قطع میکنند؟»
وزیر صنعت در مورد بیانضباطی مدیریتی در دولت می گوید: «اینجا هیچ کس اختیار هیچ کاری را ندارد و کسی پاسخگو نیست.»
وی همچنین با اشاره به مداخلات زیانبار نمایندگان مجلس شورای اسلامی در امور اجرایی می گوید: «فشار سیاسی زیاد است و هر روز یکی، یک چیزی میگوید»
این اظهارات به دوراز جنبه هیجانی و احساسی، بیانگر فقدان یک چارچوب منظم تصمیم گیری میان اعضای کابینه دولت با یکدیگر و همچنین نبود رابطه صحیح میان دولت با نمایندگان مجلس شورای اسلامی است.
فارغ از اینکه گلایه های علی آبادی از نامسئولیتی همکاران خود در کابینه وزیران و مداخلات نمایندگان مجلس در اموردولت به حق است یا خیر، باید به این نکته توجه کرد که امور اجرایی کشور به ویژه در بخش اقتصاد انسجام لازم را ندارد و اغلب تصمیم گیری ها بخشی و جزیره ای است.
مثلا در مورد بحران ناترازی برق که تابستان امسال با آن روبرو شدیم، وزارت نیرو بدون توجه به تبعات تعطیلی ادارات و صنایع، صرفاً با هدف جلوگیری از خاموشی در بخش خانگی، استفاده از انرژی الکتریکی برای واحدهای اقتصادی را محدود کرد و همچنان این تصمیم را یک کارنامه موفق برای خود قلمداد می کند.
خبرنگار اقتصادی روزنامه اطلاعات، فارغ التحصیل علوم ارتباطات اجتماعی، مدرس دوره های کوتاه مدت روابط عمومی، مولف مجموعه کتب بازارشناسی کشورهای اسلامی، کارشناس خبری در حوزه بازرگانی و ، مسکن و حمل و نقل، سردبير سابق ماهنامه چهارراه