ایمنی تعطیلات و تعطیلات ایمن

تعطیلات نوروز 1403 همانند سالهای گذشته با انبوهی از سوانح تلخ رانندگی در نقاط مختلف کشور به پایان رسید.

طبق آخرین آمار دریافتی از سازمان پزشکی قانونی ظرف تعطیلات 15 روزه نوروز امسال بالغ بر 760 نفر در اثر سوانح جاده ای کشور جان خود را از دست داده اند و حدود 19 هزار نفر نیز در این حوادث مجروح شده اند. به عبارت دیگر در تعطیلات گذشته روزانه 50 نفر از هموطنان ما به دلیل بی توجهی به نکات ایمنی جان خود را از دست داده اند که این رقم بسیار بیشتر از تلفات سوانح رانندگی در سایر نقاط دنیاست.

با این وجود گروهی از مردم و مسئولان اصرار دارند که بار مسئولیت چنین کشتاری را به دوش یکدیگر انداخته و از پذیرش نقش خود در تکرار تعطیلات پُر سانحه شانه خالی کنند. اما با نگاهی منصفانه به چنین رخداد نگران کننده ای در کشور می توان دریافت که سوانح رانندگی روزهای تعطیل در ایران از یک سو بیانگر ضعف فرهنگ عمومی نسبت به «ایمنی تفریحات» و از سوی دیگر بیانگر نقص راهبردهای امدادی و انتظامی در ایجاد «تفریحات ایمن» است.

راننده ای که با آگاهی از ضعف استاندارد خودروهای داخلی و نواقص فنی و مهندسی جاده ها، بی محبا قوانین رانندگی را در ترافیک سفرهای نوروزی زیر پا می گذارد و برای خود و دیگران حادثه ساز می شود، بدون شک درک صحیحی از فرهنگ «ایمنی تفریحات» ندارد.

برای مشاهده ادامه این نوشتار کلیک کنید

اول سلامت روان , بعد رانندگی

سه سال از روزي که سازمان ملل متحد تصميم گرفت بيستم نوامبر (برابر با 30 آبان ماه) را در تقويم جهاني به عنوان «‏‎‎روز يادبود قربانيان حوادث رانندگي » نامگذاري کند، مي‌گذرد. «بان كي مون» دبير کل سازمان ملل متحد با توجه به روند روزافزون آمار قربانيان تصادفات رانندگي در جهان، پارسال درپيامي به مناسبت اين روز‎ ‎ـ سال‌هاي 2011‏‎ ‎‏ تا 2020 ميلادي را « دهه اقدام براي ايمني جاده‌ها » عنوان كرد. با اين حال تعداد کشته شدگان سوانح رانندگي در دنيا همچنان بالاست و روز به روز عوامل جديد به مجموعه علل وقوع حوادث رانندگي افزوده مي‌شود. ‏

تصادفات رانندگي نهمين عامل مرگ و مير انسان‌ها در در دنيا و دومين علت آن در ايران است. طبق آمار، سال قبل يک ميليون و 105 هزار نفردرجهان و 20هزار و 68 نفر در ايران جان خود را بر اثرتصادفات رانندگي از دست دادند.

هرچند آمار کشته شدگان سوانح رانندگي در ايران نسبت به 5 سال قبل کاهشي 30 درصدي يافته است، اما با توجه به جمعيت 75 ميليون نفري کشور، هنوزهم ايران بالاترين تعداد قربانيان تصادفات رانندگي در دنيا را دارد.



خطاي انساني، مهم‌ترين عامل حوادث رانندگي ‏

سوانح رانندگي در هر جامعه منجر به مرگ افرادي مي‌شود که هزينه‌هاي مختلفي براي رشد، تکامل، استعداد يابي و بهره گيري از آنان صرف شده است.

مرگ ناگهاني افراد در سوانح رانندگي، بخشي از برنامه ريزي‌هاي اجتماعي و اقتصادي مسئولان يک جامعه را براي بهرمندي از هزينه‌هاي صرف شده در پرورش نيروهاي انساني ناکام مي‌گذارد و از اينرو تصادفات رانندگي از حيث اتلاف هزينه‌هاي اجتماعي و اقتصادي نيز قابل بررسي است.

گزارش سازمان پزشکي قانوني کشور نشان مي‌دهد ظرف 6 ماهه نخست امسال حداقل 10 هزار و 609 نفر در سوانح رانندگي ايران کشته شده‌اند که به جز خسارات غير قابل ارزيابي آن در ابعاد اجتماعي، حدود 5/2 ميليارد دلارهزينه بر اقتصاد ايران تحميل کرده است. ‏

‎ ‎کارشناسان حمل و نقل و ترافيک براي ارتقاي ايمني معابر و كاهش تلفات رانندگي، پيش از هر اقدامي به عوامل بروز تصادفات توجه مي‌کنند و راهکارهاي کاهش تاثير هريک از اين عوامل را در وقوع سوانح ارائه مي‌دهند.

تحقيقات اين کارشناسان خطاي انساني در کنترل خودرو و يا بي توجهي به مقررات رانندگي را به عنوان عامل 70 درصد از سوانح رانندگي معرفي مي‌کند و مواردي مانند سرعت غير مجاز، انحراف به چپ، استفاده نکردن از کمربند وکلاه ايمني را در بروز تصادفات مرگبار موثر مي‌داند. البته تاثير اين عوامل در جوامع مختلف براي وقوع تصادفات مرگبار، متفاوت است.

با اين حال هنوز عوامل ناشناخته فراواني در بروز اين قبيل سوانح وجود دارد که راهکار مناسبي براي رفع آنها ارائه نشده است. به عنوان مثال در اغلب بحث‌هاي ترافيکي و بررسي‌هاي مربوط به سوانح رانندگي به ويژه درارزيابي‌هاي مربوط به سوانح کشورمان، کمتر به نقش عوامل رواني در بروز تصادفات توجه مي‌شود. ‏

تغيير نامطلوب شرايط اقتصادي و اجتماعي زندگي افراد در شهرهاي بزرگ به همراه عواملي نظير اضطراب‌هاي محيطي و ناکامي‌هاي مختلف اجتماعي، عاطفي و فرهنگي، تاثير نامطلوبي بر شخصيت رواني افراد مي‌گذارد که مي‌تواند در نحوه رانندگي آن‌ها و يا حتي ميزان رعايت قوانين ترافيکي تاثيرگذار باشد.

ژيلا توانگرـ روانشناس اجتماعي در توضيح اين مفهوم مي‌گويد: هزينه‌هاي اقتصادي زندگي در شهرهاي بزرگي مانند تهران، روز به روز در حال افزايش است و ساكنان اين قبيل شهرها بايد تلاش بيشتري براي تامين معاش خود کنند. مسلما تلاش بيشتر و بهره‌مندي کمتر افراد علاوه بر خستگي جسمي روزمره منجر به ايجاد حس ناکامي و سرخوردگي در آنها مي‌شود و حتي در موارد حاد، افسردگي‌هاي مزمن را به همراه مي‌آورد. ‏

از سوي ديگر در رفتار اجتماعي ساكنان اين قبيل شهرها که با معضل فرساينده ترافيک روزمره روبروهستند،مواردي نظيرپرخاشگري،عصبي بودن،حواس پرتي،عدم تمرکزفكري،عجله بي موردو شتاب ديده مي‌شود که مي‌توانند زمينه بروز سوانح ناگوار رانندگي باشند.

وي مي‌افزايد: در بررسي علل وقوع تصادفات رانندگي نبايد فقط به رفتار مخاطره‌آميز رانندگان و يا عابران بسنده کرد، بلکه لازم است به علل بروز چنين رفتاري در رانندگان و يا حتي عابران پياده توجه داشت. بايد ديد چه اتفاقي افتاده است که رانندگان به راحتي قوانين رانندگي را ناديده مي‌گيرند و سرعت خودروي آنها بيشتر از حد مجاز است؟ چه عاملي سبب شده است تا حرکات زيکزاکي و يا انحراف مسيرهاي پي در پي در فرهنگ رانندگي کشورما رايج شود؟ به چه دليل صبر و تحمل در ميان رانندگان شهرهاي بزرگ، جاي خود را به عجله و شتاب داده و چرا مرگ ده‌ها نفر در تصادفات روزانه براي سايرين عبرت انگيز نشده است؟

اين روانشناس اجتماعي مي‌گويد: مردمي که با وجود مشاهده مسير پياده رو ترجيح مي‌دهند از حريم خيابان براي رفت و آمد استفاده کنند و يا کساني که هنگام رانندگي بي‌دليل بوق مي‌زنند، ترمز مي‌گيرند و يا سرعت خودروي آنها متعادل و منظم نيست، تا حدي دچار اختلالات رواني هستند و چنين رفتاري زمينه ساز تصادفات رانندگي مي‌شود.‏

خانم توانگر مي‌افزايد: اغلب مقصرين سوانح رانندگي در اعترافات بعدي خود به اين موضوع اشاره مي كنند كه به هنگام بروز سانحه داراي حالت عصبي مناسبي نبوده‌اند و قدرت تصميم گيري صحيح و کنترل خودرو را نداشته‌اند، بنابر اين اختلالات عصبي و روحي يکي از مهمترين عوامل بروز تصادفات رانندگي است.‏



آزمايش‌هاي روان‌شناختي ‏

دکتر عباس احمدي ـ استاد دانشگاه در رشته روانشناسي هم با اشاره به نقص قوانين صدور گواهي‌نامه‌هاي رانندگي در ايران مي‌گويد: فرد متقاضي دريافت گواهي‌نامه علاوه بر اينکه بايد مقررات رانندگي را به‌خوبي بداند و علائم آن را به‌ طور کامل بشناسد، لازم است که وضعيت روحي و رواني وي نيز توسط متخصصين بررسي شود و حتي فرد مورد آزمايش‌هاي روان‌شناختي قرار بگيرد.‏

به گفته وي، اغلب ما صحنه درگيري‌هاي شخصي رانندگان و يا عابران در خيابانهاي شهر را ديده‌ايم. حتي برخي از موارد ديده مي‌شود که پس از وقوع تصادف، يکي از طرفين به حدي عصباني مي‌شود که طرف مقابل را مورد ضرب و شتم قرار مي‌دهد.

برخي از رانندگان داخل خودرو چوب يا زنجيري بلند براي برتري در منازعات خياباني نگهداري مي‌کنند که نشان دهنده اختلالات رواني آنان است. بنابراين علاوه بر موارد امتحاني عادي رانندگي؛ سلامت رواني افراد نيز قبل از اعطاي گواهي‌نامه‌هاي رانندگي بايد مورد بررسي قرار گيرد.‏

‏ دکتر احمدي مي‌افزايد: در کشورهاي پيشرفته چنين آزمايش‌هايي کاملا ضروري است و مادامي که سلامت رواني افراد از نظر متخصصان تاييد نشود، مجوز رانندگي به آنان داده نمي‌شود. اما متاسفانه در کشورما نه فقط متقاضيان دريافت گواهينامه، بلکه حتي رانندگان خاطي که مرتکب اشتباهات مرگبار مي‌شوند، مورد آزمايش‌هاي رواني قرار نمي‌گيرند.

وي همچنين مي‌گويد: رانندگي در شهر پرترافيک تهران بسيار خسته کننده و اضطراب زاست و کمتر کسي قادر است در ترافيک سنگين خيابان‌هاي تهران بر اعصاب خود مسلط باشد و در نحوه رانندگي خود تغييري ايجاد نکند. اين وضع حتي براي عابران پياده نيز فشارهاي شديد عصبي را به همراه دارد که ممکن است باعث بروز رفتارهاي غلط ترافيکي شود و يا حتي زمينه بروز يک سانحه مرگبار را به وجود آورد.

اين روانشناس با اشاره به ضرورت برگزاري دوره‌هاي آموزش رفع عصبانيت و خشونت براي رانندگان پر‌تخلف مي‌گويد: مطمئنا با برپايي چنين دوره‌هايي، تخلفات و تصادفات رانندگي کاهش مي‌يابد.‏

به گفته وي رانندگان تاکسي، اتوبوس و حتي فعالان حمل و نقل جاده‌اي به دليل خستگي زياد ناشي از رانندگي طولاني مدت، بيشتر از ساير رانندگان در معرض آسيب‌هاي رواني قرار دارند. بنابر اين چنين افرادي بايد دوره‌هاي آموزشي رفع عصبيت در رانندگي را طي کنند. البته نسخه مطلوب تر، کاهش ساعات رانندگي و فراهم ساختن شرايط استراحت پي درپي براي رانندگاني است که ناچارند ساعات زيادي را پشت فرمان بنشينند.



خود را مالك جاده‌ها مي‌دانند!

مهندس فرهاد عبايي ـ کارشناس مسائل ترافيکي نيز معتقد است: نگرش اغلب رانندگان نسبت به جاده، خودرو، عابران پياده، شرايط استفاده از امکانات حمل و نقل و حتي حقوق ترافيکي افراد، نگرشي غلط است که ممکن است ريشه‌هاي رواني داشته باشد.

عبايي به کاستي‌هاي تربيتي افراد و ناکامي آنان در دستيابي به منابع و امکانات اجتماعي و اقتصادي اشاره مي‌کند و مي‌افزايد: هريک از اين مسائل مي‌تواند منجر به حس انتقامجويي در يک فرد بشود و يک فرد انتقامجو نيزدر رفتارهاي ترافيکي هرگز قائل به گذشت و تحمل نيست.

وي مي‌گويد: برخي از رانندگان حريم جاده‌ها را ملک شخصي خود مي‌دانند که حين عبور از آن، شخص ديگري اجازه رفت و آمد ندارد.

برخي ديگر رانندگي مي‌کنند، براي آنکه به مقصد برسند، نه آنکه از مسيرخود و رانندگي در آن لذت ببرند.

مسلما چنين رانندگاني، تردد سريع و بدون مزاحم از جاده را وظيفه و حق غير قابل گذشت خود مي‌دانند و با هر عاملي که مانع دستيابي به چنين حقوقي شود، برخورد مي‌کنند!

مهندس عبايي مي‌افزايد: استفاده ممتد از نور بالاي خودرو در رانندگي‌هاي شبانه، که باعث مزاحمت براي رانندگان روبرو مي‌شود و احتمال تصادفات رانندگي را افزايش مي‌دهد و همچنين بوق زدن‌هاي پي درپي و ايجاد تنش‌هاي صوتي براي رانندگان ديگر، نشانه‌هاي وجود چنين نگرش‌هاي غلط در برخي رانندگان است که ريشه رواني دارند.

به گفته وي، اعمالي مانند تغييرناگهاني مسير، سبقت‌هاي غيرمجاز، تعقيب و گريز با ساير خودروها، اشغال طولاني مدت خط سبقت، رانندگي با سرعت پايين در خطوط پرسرعت، ترمزهاي ناگهاني و مکرر، رعايت نکردن فاصله‌هاي مناسب طولي و عرضي، انحراف از مسير اصلي و عبور از خط وسط جاده براي رهايي از ترافيک و يا رفتارهاي ناپسند همراه با فحاشي و هتاکي به ديگران، همگي جزو اعمال پرخاشگرانه محسوب مي‌شوند که متاسفانه در فرهنگ رانندگي ما بسيار رايج است.

عبايي سپس پيشنهاد مي‌کند؛ در قوانين رانندگي کشور ضرورت گذراندن دوره‌هاي آموزشي مبارزه با عصبيت و يا افزايش آستانه تحمل افراد در شرايط دشوار، گنجانده شود و حتي بهتر است آن گروه از رانندگان خاطي که خودروهايشان از سوي پليس توقيف شده است، بدون آزمايش‌هاي پزشکي و حصول اطمينان از سلامت رواني آنها موفق به دريافت خودرو از پارکينگ‌هاي پليس نشوند.



نقش عوامل رواني در وقوع حوادث رانندگي ‏

ديدگاه‌هاي کارشناسي نشان مي‌دهد که عوامل رواني در بروز تصادفات رانندگي ايران نقشي پررنگ‌تر از ساير کشورها دارد.

بسياري از رانندگان به دليل مشکلات روزمره اقتصادي و اجتماعي که خود باعث تشديد اختلالات عصبي و روحي در بين آنان شده است، زمينه استفاده سالم از شبکه حمل و نقل را ندارند و ورودشان به هرخيابان يا جاده، به منزله افزايش احتمال تصادفات رانندگي است.

اگر واقعا مترصد اقدام جهاني براي ايمني جاده‌ها و کاهش آمار قربانيان تصادفات رانندگي هستيم، بايد به بهبود وضعيت روحي عابران و رانندگان توجه کنيم.

از طرف ديگر بايد به اين باور دست يابيم که صرف رسيدن به سن قانوني و موفقيت در آزمون‌هاي کلاسيک رانندگي، ملاک حضور افراد در شبکه حمل و نقل نيست، اگر خواهان پيشگيري از وقوع تصادفات آينده و رواج فرهنگ عبور و مرور ايمن در کشور هستيم، بايد فقط به کساني که داراي سلامت روحي هستند اجازه استفاده از خودرو داده شود.

بايد از طريق رسانه‌ها با ساکنان شهرهاي پرجمعيت و عابران مسيرهاي پرترافيک ارتباطي پويا برقرار کنيم و شيوه‌هاي کنترل خشم، افزايش صبر و مهرورزي اجتماعي آموزش داده شود چرا كه رشد اختلالات روحي در ميان افراد يک جامعه علاوه بر زيان‌هاي شخصي، به بنياد‌هاي زندگي اجتماعي نيز آسيب مي‌زند و رفته رفته‌بر کل جامعه خسارت مي‌رساند.‏


نوشته : کامران نرجه

 این گزارش در صفحه ۵ روزنامه اطلاعات سه شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۱ درج شده است